کد مطلب:53833 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:466

تامین امنیت















امنیت، مبتنی بر نظم و قانون الهی همواره مورد تأكید امام علی(ع) و از اهداف و آرمانهای عالیه ایشان بود. امام مانند سایر اندیشوران اسلامی، به خاطر ضرورت وجود امنیت و قدرتی نظم آفرین، معتقد به محال بودن عدم وجود حكومت است و حتی حكومت بَد و قوانین نامطلوب را، از هرج و مرج و بی قانونی بهتر و آسیب و تباهی اش را كمتر می داند، زیرا در برابر بی قانونی و هرج و مرج، تمام راههای نجات مسدود و كلیه امور و حدود تعطیل می گردد و فتنه حاكم می شود. امیر مؤمنان(ع) عدم وجود نظم اجتماعی و قانونمداری و به دنبال آن برقراری امنیت را از اسارت انسان در چنگال حیوانی درنده بدتر می داند و می فرماید: «امام عادل خیر من مطر وابل [و] سَبُعٌ حطوم اكُولٌ خیرٌ من والٍ غشوم ظلوم، و والٍ غشومٌ ظلومٌ خیرٌ من فتنةٍ تدوم[1] ؛ پیشوای دادگر، از باران پیوسته [كه همه چیز را بارور می كند] بهتر است، و جانور درنده و آدمخوار، از فرمانروای ستمكار بهتر است، و فرمانروای بیدادگر از ادامه هرج و مرج نیكوتر است». با توجه به استنادات قبلی، امیر مؤمنان(ع) فراهم كردن امنیت همه جانبه را مقصد اساسی می دانست كه در سایه آن رشد و تعالی مردمان سامان می یابد.[2] امام(ع) اسلام را مایه امنیت اساسی معرفی كرده و فرموده است: «الحمد لله الذی شرع الاسلام. .. فجعله أَمْناً لمن عَلِقَهُ؛[3] سپاس خدای را كه راه اسلام را گشود. .. و آن را برای هر كه به آن چنگ زند، امنیت قرار داد». از این رو، یكی از راههای دستیابی به امنیت، آموزش آموزه های دینی به مردم است. علی(ع) از جوانب دیگری به موضوع امنیت و آرمان تأمین كامل آن پرداخته اند. ایشان در باره ضرورت دستگاه اطلاعاتی، در نامه مالك اشتر و نامه دیگر (نامه 45 نهج البلاغه) بیاناتی دارند. در مورد ضرورت و اهمیت مرزبانی و مرزداری، سخنان امام (نامه 33) ناظر بر این موضوع است. از سویی دیگر ضرورت تشكیل سپاه و تقویت نیروهای رزمی را می توان در نامه های 12 و 16 و 53 و خطبه های 12 و 10 و 63 ملاحظه كرد.[4] .









    1. حكومت حكمت، ص60، به نقل از ابوعبدالله محمد بن سلامه القضاعی، دستور معالم الحكم و مأثور مكارم الشیم، ص21، الطبعة الاولی، دارالكتاب العربی، بیروت، 1401.
    2. نهج البلاغه، حكمت 131، بند 3، ص407.
    3. همان، خ105، بند 1، ص313.
    4. علی(ع) در باب فنون جنگی و آداب رزم بیانات متعددی دارد. برای نمونه ر.ك: اویس كریم محمد، المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، ص230 ـ 236، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، 1408.